در تمام دنیا خط وسیله أی برای فهماندن مطالبیست که در مغز انسان خطور میکند.
در کشور ما که از گذشته تا کنون همه چیز را با شعر و هنر همراه داشته ایم خط را نیز به صورت یک رشته هنری بسیار زیبایی درآوردهایم بطوریکه اشخاصی مانند هلندیها و فرانسویها یا آمریکائیها، که کوچکترین اطلاعی از خط ما ندارند، صفحات خوشنویسان ما را به قیمتهای گزاف میخرند و آنها را زینت خانههای اروپائی و آمریکائی خود مینمایند.
در عهد اشکانیان و ساسانیان هنرمندان ایرانی برای تزئین در و دیوار کاخهای امرا و پادشاهان از گچبریها استفاده میکردند.
نمونههائی از این گچبریها در خرابههای تیسفون پیدا شده و به موزه برلن نقل گردیده. تعدادی دیگری نیز در خرابههای شهر آشور از زمان اشکانیان کشف گردیده. در موزه ایران باستان نیز مقداری گچبری که از کاخی از عهد ساسانیان در دامغان کشف گردیده، محفوظ میباشد .این گچبریها نشان میدهد که در عهد اشکانیان و ساسانیان هنرمندان ایرانی از ایجاد نقوش هندسی و مصنوعی لذت میبردهاند. و به اصطلاح نقاشان امروزی «آبستره» کار میکردهاند.
اگر میبینیم پس از انقراض دولت ساسانی برای تزئین دیوار کاخهای امرا و بزرگان خط جای نقوش هندسی را گرفت برای این نیست که دین اسلام راجع باین موضوع دستوری داده باشد، بلکه فقط برای است که هنرهای تزئینی کشور ما بدون توجه به تغییرات و مذهبی راه تکامل خود را میپیموده است و هنرمندان ما در نتیجه آشنائی با خط عربی این فکر بنظرشان رسید که میتوانند از آن برای تزئین دیوارهای خود استفاده کنند و شاید از نقش خطوط هندسی و آبستره خسته شده بودند و مترصد بودند که موضوع تازهای برای تزئین دیوارهای خود پیدا کنند و این موضوع تازه را در خط عربی یافتند. چون کلمه فرانسوی «آبستره» امروزه در میان مردم معمول شده در اینجا بکار برده شده و مقصود از نقش «آبستره» نقشی است که برای ایجاد آن از طبیعت تقلید نشده و به هیچ چیزی در طبیعت شبیه نیست جز به خطوط منحنی یا شکستهای که نماینده خیال و فکر هنرمند است.
شاید بتوان کلمه «آبستره» را به واژههای معنوی یا غیر مادی یا مصنوعی و تخیلی ترجمه کرد.
موضوع مهم این است که این نقش «آبستره» یا خیالی و مصنوعی زائیده فکر هنرمندان ایران است و تحولاتی که در دوره اسلامی پیدا کرده به هیچ وجه مربوط بدین اسلام نیست.
مثلا نقش قالی از ابتدا در ایران خیالی و مصنوعی بوده. در حقیقت قالیباف خواسته است روی قالی خود باغ و درختان و گل بلبل را نشان دهد و بجای آن مقداری خطوط منحنی و شکسته را طوری نشان داده و به طریقی رنگ آمیزی نموده که برای چشم لذت واقعی دارد. در باره خط نیز همین رویه انجام گرفته و آنرا برای استفاده در تزئینات بکار برده اند.
روی نوشتههای آرامگاه داریوش اول در نقش رستم آثاری از رنگ آبی لاجوردی دیده شده و این نشان میدهد که در اصل این نوشتهها رنگ آبی داشته اند.
میگویند کتاب اوستا روی پوست گاو با خط زرین نوشته شده بود. کتب مانی نیز طبق گفته محققان اوایل دوره اسلامی با خط زرین نوشته میشده.
یکی از قدیمیترین نمونه خط کوفی گلدار که در کشور ما وجود دارد، و به خوبی نشان میدهد چگونه از خط برای تزئین بنا استفاده شده، نوشتههای مسجد جامع نائین که به تاریخ 288 هجری مورخ میباشد.
در این نوشتهها ابتدا و انتهای حروف با نقوشی شبیه به برگ خرما تزئین شده و باین طریق خواندن آن کار آسانی نیست.
▪ کتیبه مسجد نائین به طریق زیر خوانده میشود :
امن با لله و الیوم.
دویست سال بعد در مسجدی در زنگبار که بوسیله ایرانیانی که با آن کشور مهاجرت کرده بودند ساخته شده، همین کتیبه با تزئینات بیشتر و پیچ و خمهای زیادتر، زینت دیوار گردیده. خواندن کتیبه زنگبار بسیار مشکلتر از قرائت کتیبه نائین است و تحول خط کوفی را در عرض دو قرن نشان میدهد.
تقریبا یکصد سال بعد از مسجد زنگبار در روی دیوار برجی که بافتخار سلطان مسعود سوم (462-507 هجری) ساخته شده کتیبه زیبائی، مخلوط با نقوش هندسی، به شیوه کاخ اشکانی در مشطه روی آجر تراشیده شده. که بمنزله یکی از شاهکارهای هنر خط نویسی روی ابنیه میباشد و قابل مقایسه با کتیبه مدرس نظامیه در خار گرد است که بنام نظام الملک ساخته شده.
در عهد اشکانیان و ساسانیان تزئینات دیوارها و درهای کاخها روی گچ تراشیده میشد. در دوره اسلامی نیز سورههای قرآن یا نام سازندگان مساجد یا تاریخ بنای آن روی گچ تراشیده شد بنابراین در سبک کار تغییری حاصل نشد. فقط موضوع تزئینات عوض شد. این مطلب از مقایسه نوشتههای جامع نائین با تزئینات کاخ تیسفون یا «مشطه» بخوبی معلوم میگردد. این شیوه خط نویسی با تراش آجر کاملا متناسب بود و طبعا خطوط بصورت افقی یا عمودی در میآمدند و در کتیبهها خط منحنی دیده نمیشد. نظایر این خطوط در قرن سوم هجری در روی بشقابهائی از نیشابور بدست آمده و نمونههای متعدد از آن در موزه ایران باستان موجود است.
خط بشقابی که در شکل مقابل دیده میشود به طریق زیر خوانده میشود «الحلم اوله مرمذاقته لکن آخره احلا من العسل»و در نمونه دیگری «لصاحبه برکه و یمن و سرور».
بنابراین هنرمندان ایرانی از خط عربی با انواع مختلف در روی دیوار مساجد و سر درها و درهای چوبی و بشقابهای سفالین و اشیاء دیگر استفاده نموده آنرا بصورت تزئین زیبائی در آورده اند و این یکی از خصوصیاتی است که هنر ایران را از هنر کشورهای دیگر اسلامی متمایز مینماید.
منابع: گالری لیلیت – بیتوته – ویکی پدیا