نقش ستاره ( شمسه) از گذشتههای دور در هنر و معماری ایرانی و اسلامی کار برد فراوان داشته است از زمان پذیرش دین مبین اسلام در ایران و شیوع آن، تحریم نقاشی و مجسمهسازی در این دین هرگز باعث توقف ذوق هنری ایرانیان نشد.
در سوزن دوزی ممقان در درون دایرهای که ماه نام گرفته، نقشی دیده میشود که در فرهنگ ایرانی به نام ستاره هشت پر یا شمسه معروف است. با توجه به اینکه ترسیم این ستاره به همراه طراحی نقش ماه صورت میگیرد و از آن جدا نیست بنابراین از توضیح دوباره در این مورد خودداری میکنیم و فقط به خود این فرم و پیشینه تاریخی آن میپردازیم :
استفاده از نقوش هندسی که گاه بصورت منفرد و گاه با تکرار آن صورت میگرفت، راهی مناسب در این مسیر بود. این امر چنان استادانه صورت گرفت که در اندک زمانی این نقوش به عالیترین درجه در زیبایی و هماهنگی رسیدند. دیری نپایید که این فرمها راه خویش را به درون مساجد و اماکن متبرکه نیز گشودند و چنان با فضا و معماری آن عجین گشتند که هر جا که اسلام رفت این نقوش نیز به همراه آن اشاعه یافتند .
نامگذاری این نقوش با نام نقوش «اسلیمی» بخوبی بیانگر این قضیه است. این نقوش که برخی از آنان قدمتی بسیار بیش از اسلام دارند، بعد از آن چنان پالایش شده و متناسب با روح معنوی و اعتقادی این دین بزرگ در آمدند که بزودی در پهنه گسترده سرزمینهای اسلامی در معماری و سایر هنرها مورد استفاده قرار گرفتند.
در این میان نقش ایرانیان از اهمیت فوق العادهای برخوردار بوده است. با توجه به اینکه هنر اعراب، بخصوص در عربستان، در شعر و دست ساختههای ساده مورد استفاده در زندگی روزمره همچون بتها و غیره، خلاصه میشد ،خود بخود در دیگر زمینههای هنری، چندان حرفی برای گفتن نداشته اند و آنچه که قالب هنر اسلامی به خود گرفت و باعث رونق آن گردید، همانا هنر دیگر ممالک اسلامی و خاصّه ایران بود که در آن زمان پهنه وسیع جغرافیایی، بسیار گستردهتر از مرزهای کنونی آن ، را شامل میشد.
اگر نگاهی دقیقتر به نقش ستاره در سوزن دوزی ممقان داشته باشیم، متوجه شباهت زیاد آن با یکی از دیرینهترین و معروفترین نقوش ایران باستان یعنی « گل لوتوس » در تخت جمشید میشویم .
در تخت جمشید به وفور از گلهای دوازده پر لوتوس استفاده شده است. این نقوش گذشته از شادابی و طراوتی که در خود داشته اند، احتمالاً نمودار دوازده ماه سال و دوازده برج فلکی بوده اند. نظر به اینکه امپراتوری هخامنشی شامل گستره جغرافیایی وسیعی بوده و مراودات بسیاری با دیگر حکومتهای همسایه خویش داشته و از آن ممالک، افراد بسیاری را برای ساختن و آبادانی کاخهای خود به خدمت میگرفتند، احتمال تأثیر پذیری از این فرهنگها وجود داشته است. با عنایت به اینکه در دو سوی امپراطوری هخامنشی تمدنهای هند و مصر، از گل لوتوس به عنوان نماد مقدس استفاده میکردند.
گل هشت پر مورد استفاده در دوره ساسانی نیز به احتمال زیاد به همان شیوهای ترسیم میشده اند که امروزه این نقش در ممقان دوزی ترسیم میشود .
در فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام، از نقوش هشت پر و دوازده پر و شانزده پر و … به وفور استفاده شده است. گرچه شاید هدف اولیه از بهره بردن از این نقوش، تزئین گری بوده است، ولی هر کدام از این نقوش دارای فلسفه خاص خود بوده اند .
در نقش بیستون کرمانشاه، یک ستاره هشت پر درون دایره بالای کلاه تقریبا استوانهای شکل فروهر دیده میشود که همین نقش هم در تاج کنگرهدار زیبایی که برسر داریوش است، دیده میشود. شاید بدین وسیله داریوش، اهورایی بودن خود را نشان میدهد .
در خراسان بعد از اسلام، نقش ستاره هشت پر در پوشاک آنها، به خصوص در پوشاک زنان، نشان از اعتقاد عمیق آنان به امام رضا دارد .یا در برخی موارد استفاده از ستاره پنج پر نشانه اعتقاد به پنج اصل دین ( از دیدگاه شیعه ) و یا ارادت به پنج تن آل عبا بوده است .
در تزئین بناها و نیز کاشی کاری و مینا کاری بعد از اسلام، ستارههای هشت پر، دوازده پر، شا نزده پر و… مورد استفاده فراوانی داشته اند.
استفاده از نقش ستاره هشت پر در گلیمهای آناتولی نیز رایج است که نماد شاد مانی و سرور است .
با این وصف گرچه وجه تسمیه نقوش تنها مدارک موجود برای بررسی پیشینه و دلیل استفاده از نقوش در ممقان دوزی است و با عنایت به اینکه این شکل در این شهر مستقلاً نامی ندارد و چنانکه قبلاً نیز ذکر گردید، به همراه دایره پیرامون خویش با نام « ماه » شناخته میشود. گاهی در مواقع لزوم برای اینکه اختصاصاً این فرم را از نقش « آی » یا ماه جداکنند آنرا اصطلاحاً «آیین اُورتا گولی » یا « نقش وسط ماه » مینامند .
در کنار ستاره هشت پر که پر کاربردترین نقش ستاره است، استفاده از ستارههای چهار و شش پر نیز در ممقان دوزی رایج است.
منابع: گالری لیلیت – بیتوته – ویکی پدیا