ودوزیهای روی لباس هنر آراستن سطح روئین پارچههای ساده با بهره گیری از نخهای الوان با کمک اسباب و وسایل مخصوص میباشد و دست اندرکاران آن به مدد بخیههای ظریفی که بر منسوجات ساده مینشانند معمولا تلفیق زیبائی از صبر، شکیبایی و هنر را به نمایش میگذارند.
مواد رودوزیهای ایرانی
مواد اولیه مورد مصرف به چهار رشته تقسیم میشود که عبارتند از پارچه، نخ، سوزن و سایر مواد کمکی هر یک از رودوزیها بر روی پارچه خاصی انجام میشد. این پارچهها که دوزندگان بر اثر تکرار و تجربه نوع آن را برای انواع مختلف رودوزی مناسب تشخیص میدادند .
نخ
نخهای مصرفی سوزندوزان ایرانی شامل انواع زیر بوده است :
نخهای دمسه (DMC) که به صورت کلافهای کوچک در بازار در دسترس سوزندوزان قرار میگیرد. از یک رشته نخ شش لا تشکیل شده اند و این نخها از لحاظ رنگ بسیار متنوع بوده و کار کردن با آنها بسیار ساده است .
نخ ملیله یکی از انواع نخهای فلزی نخ ( ملیله ) میباشد که نخی است طلائی و نقرهای و بدون مغزی که نحوه تابیدن آن به صورت فنری بوده و کاملاً حالت ارتجاعی دارد از این نخ علاوه بر ملیله دوزی در زغره دوزی نیز استفاده مینمایند
نحوه تولید این نخها مثل نخ نقده بود و فقط تابیدن فنری آن است که این نخ را از نقده متمایز میسازد .
الان نمونه هائی از شیشه الوان بصورت لولهای صاف و کوچک تولید و بنام نخ ملیله در بازار عرضه میشود که این نوع جنس کلاً با نوع ملیله اصلی و قدیمی تفاوت دارد .
نخ سرمه نمونه دیگری از نخهای فلزی، سرمه است .
سرمه نخ طلائی یا نقرهای بی مغزی است که بدین صورت تابیده میشود:
1- سرمه لولهای ساده که به صورت لوله و خیلی فشرده بهم تابیده میشود.
2-سرمه الماسی که تابیدن آن به شکل مربعی و مکعبی انجام میگیرد و تنها فرق آن با سرمه نوع تابیدن آن میباشد .
3-سرمه بلورسنت که بصورت لولهای بسیار ظریف تابیده میشود که جنس فلزی این نوع سرمه نسبت به دو نوع بالا کلفتتر و در نتیجه حالت ارتجاعی آن کمتر میباشد .
انواع سوزن ها
-سوزن بیتوین (Between) این سوزن دارای طول متوسط است و برای دوخت پارچههایی با ضخامت زیاد و همچنین ضخامت متوسط بکار میرود، برای پارچههای نسبتاً ضخیم سوزن بیتوین شماره 8 و برای پارچههای کلفتتر سوزنهای شماره 6-4-1) )مناسب میباشد .
– سوزن منجوق دوزی ( Deading ) این سوزن بسیار نازک و ظریف است، بطوریکه عبور آن از داخل دانههای منجوق بسیار راحت انجام میگردد شماره ) 10تا 13 ) با نخ قرقره و نمره (60 ) برای منجوق و ملیله دوزی مورد استفاده میباشد .
طرح رودوزی در دورههای مختلف سنتی ایران
بطور کلی طرحهای رایج در بافت و دوخت به دو نوع کاملاً متفاوت که به سادگی از یکدیگر قابل تشخیص است تقسیم میشود :
– طرح شکسته :به طرح هائی اطلاق میشود که از بهم پیوستن خطوط مستقیم و شکسته تشکیل شده و اصطلاحاً طرح شکسته نامیده میشود .
– طرحهای گردان : طرح هائی که از بهم پیوستن خطوط منحنی به وجود میآید .
– طرحهای گروه اول از سه خط مستقیم به شرح ذیل تشکیل گردیده است:
الف ) خط افقی : شامل یک ردیف گره که پهلو به پهلوی هم بسته میشود .
ب ) خط عمودی : شامل یک ستون گره که بر روی یکدیگر بسته میشود .
پ ) خط اریب : که شامل یک ردیف گره که بطور مورب در کنار و بالای همدیگر بسته میشوند و تشکیل زاوایای( 45 درجه ) میدهند .
طرح و نقش و رنگ در دوختها و بافتهای دوره اسلامی
طراحی و نقش بعد از اسلام در مرحلههای نخستین و تا دوران صفوی تبدیل اشکال ساده هندسی است به نقشهای یکپارچه و شبکههای موزون که از زنجیرههای همه جانبی و متصل و مداوم دایرهها و چهار گوشها و اشکال هندسی چند ضلعی بدست میآید. انگیزه وهدف طراح اسلامی وحدت است و ابدیت همبستگی یک یک نگارهها و گسترش آنان تا بی نهایت. نگارنده نقش اسلامی خود را جزئی از کل میبیند و احساس میکند که تمامی هستی در حرکت مداوم و ابدی است .
این چیزی است که در هنر پیش از اسلام نمی بینیم. در طراحی اسلامی خواه نقشهای هندسی و خواه اسلیمی صفوی یک نقشمایه از حالت مجرد و انفراد حالتی که با بنیان فلسفه اسلام مغایرت دارد بیرون میآید و در پیوند و اتصال با نگارههای همگن بصورت جزئی از کل حلقهای از یک شبکه همبسته در میآید که میتواند تا بی نهایت ادامه یابد و این تداوم وحدت نقش پردازی تنها در لوای یک نظام توحیدی امکان پذیر میگردد .
هنر ایران بعد از اسلام با خط کوفی تلفیق میگردد و متنوعترین و بدیعترین شبکههای نقش برداری را پدیدار میکند و گاه همه اجزای خود را از نام حضرت محمد ( ص ) و حضرت علی ( ع) میگیرد و گاه مرکز ثقل نقشی میشود که نام علی (ع) چهار بازوی آن است .
نقش شیر و طاووس که در دو طرف درخت حیات قرار دارند نیز کاملاً الهام گرفته از طرف و نقش ساسانی است اگرچه طرح و تناسب آنها از سنت قدیم پیروی نشده است .
انواع رودوزیهای سنتی ایران
رودوزیهای ایرانی به 6 دسته تقسیم میشوند :
1- سوزن دوزیها که در اثر پرکاری، زمینه اصلی آن مشخص نبوده و دوختهای الوان موجب پیدایش زمینه تازهای پر از نقش و نگار گردیده است. مثل : نقش دوزی، قلابدوزی
2- سوزن دوزیهایی که قسمتی از زمینه را دوخت پر نموده زمینه به رنگ اصلی خود باقی میماند .مثل : قیطان دوزی و مضاعف دوزی
3- سوزن دوزیهایی که به شکل خاص انجام میگیرد، با جابجا کردن و بیرون آوردن تارو پودها صورت میگیرد. مانند : سکمه دوزی اصفهان و شبکه دوزی
4- رودوزیهایی که نخهای فلزی آذینگر زمینه پارچه میباشند و به پارچه جلوه دیگری میدهد. مانند : گلابتون دوزی، ده یک دوزی، نقده دوزی، سرمه دوزی،ملیله دوزی و گلاب دوزی .
5-سوزن دوزیهای که سوزن و قلاب در نقش آفرینی روی زمینه نقشی ندارند بلکه با گذراندن نخهای للزی مثل نقده ازمیان تار و پود و شکل دادن به وسیله دست اشکال مورد نظر پدیدار میگردد .
6- گروهی از سوزن دوزیها که نخ و سوزن به تنهایی در نقش آفرینی و تزئین روی آن موثر نبوده بلکه محتاج به مواد تزئین زای دیگری میباشد .
نقش دوزی
وجه تسمه :
نقش ،نگارش،کندن نگین…نگار کردن…و نقش دوزی در لغت نامۀ دهخدا ،زر دوزی کردن معنا گردیده است یا نقش دوختن روی پارچه با نخ رنگین.
فرهنگ معین نیز نقش بندی را گلدوزی و زری دوزی معنی نموده است ولی نقش دوزی به دوختی اطلاق میشود که هنرمند با استفاده از نخهای ابریشمی یا پشمی نگارههای دلخواه روی زمینهای پدید میآورد و در اکثر این دوختها ،زمینه دیده نمیشود .این یکی از شیوههای کهن هنر سوزن دوزی میباشد این دوخت از زمانهای پیشین در کشورمان رایج بوده است ولی قدیمیترین آثار بدست آمده مربوط به دورۀ سلجوقی میباشد و متأسفانه از دورههای قبل از سلجوقی هنوز آثاری بدست نیامده است.در دوران مغول و تیموری این هنر از رواج نسبی برخوردار بود ولی دورۀ اوج این دوخت زمان صفویه بوده است.
آثار بجا مانده از این عهد حکایت از مهارت و شکیبایی خاص هنرمندان این فن دارد که معمولاً تمام زمینۀ ساده پارچه را با شلالهای مختلف زینت میبخشیدند .از دیگر دورههای شکوفایی این دوخت را بایستی دورۀ افشاریه، زندیه و قاجاریه دانست در این دوران هنرمندان سعی در اجرار ظریف این فن داشتند که نمونههای بجا مانده از این ایثارگران هنرمند خود گواه بر این مدعاست .
از مواد مورد نیاز در این دوخت میتوان به :پارچۀ ساده ،نخهای ابریشمی و پشمی، سوزن در شمارههای مختلف از نوع کوتاه و بلند و قیچر اشاره کرد.
نقشهایی که در این دوخت مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از : گل و بوته،گل و مرغ،حیوانات، بته جقههای مختلف ،گلهای پنج پر و هشت پر،نقوش هندسی،محرماتی،راست و کج،بازوبندی ،بند رومی،شمسه ای،گلهای شاه عباسی،ایکاتی،ترنجی و سرترنجی و نیم ترنجی،تاجی،افسری و گلهای جناغی حاشیه ای.
کاربرد نقش دوزی
از این دوخت برای: آرایش شلوار زنان،پرده،بقچه،سوزنی،سجاده،شال کمری، کمربند،بند ساعت،جلد قرآن،سمبوسه،مچ پیچ،روکرسی،رومیزی،تابلو،روجلد،کوسنو رومبلی استفاده مینمایند.
رنگهایی که در این دوخت بیشترمورد استفاده قرار میگیرد عبارتند از:فیروزه ای، کرم، صورتی ،نیلی،قرمزدانه ای،عنابی،خردلی،سبزسیلویی،چمنی و سبززرنگاری ،سفید، بنفش، نارنجی ،زرد،قهوهای و آجری.
ابریشم دوزی
وجه تسمیه:
در فرهنگ دهخدا دربارۀ ابریشم آورده شده است:
…رشته که از تارهای پیله برای کنند دوختن و بافتن را ،ابریشم،بریشم،
حریر-قز-افریشم.
ابریشم…رشتهای از تارهای پیله برای دوختن و بافتن سازند.ابریشم ،بریشم،حریر،قز،افریشم.
ابریشم مادهای است که کرم ابریشم از غدههای خود بشکل نخ بسیار باریک ترشح میکند و با آن لانۀبیضی شکلی برای خود میسازد که پیله نامیده میشود،پیلهها را به ترتیب مخصوصی گرم میکنند بعد میریسند تا ابریشم بدست آید افریشم و بریشم هم گفته شده به عربی ابریشم میگویند بکسر همزه و فتح سین.
ابریشم عبارت از یک لیف (رشته)پروتئینی است که در اثر انجماد مواد مترشحه از کرم بدست میآیداین لیف از دو فلامنت موازی که به وسیلۀ صمغ ابریشم به یکدیگر چسبیده اند به وجود آمده است.
در دورۀ صدر اسلام به علت منع مردم از تجملات ،استفاده از لباسهای ابریشمی منسوخ شده ولی استفاده از نخهای ابریشم برای دوختهای متنوع همچنان بقوت خود باقی بود.
قدیمیترین نمونۀ گلدوزی ایرانی که هم اینک در موزۀ ایران باستان موجود است به دورۀ سلجوقی یعنی 451ه ق تعلق دارند. در این دوره ابریشم دوزی رونق فراوانی گرفت واین نکته از نمونه دوختها و پارچههایی که در مجموعههای مختلف نگهداری میشود و ظرف سالهای اخیر نیز مقداری از آنها در شهر ری بدست آمده قابل اثبات میباشد.
نقوش مورد استفاده در ابریشم دوزی نامحدود بوده و میتوان به نقوش:حیوانی،انسانی،مینیاتوری،شکارگاهی،گرفت و گیر،فرهنگ عامه،گل و بوته،گل و مرغ،انواع 60 گانه بته جغهها،نقوش هندسی،اسلیمیها،گلهای حاشیه ای، دور نما سازی.از این دوخت بیشتر برای تابلوهای تزئینی، تزوئینات البسه، پاروان، وسایل آشپزخانه، روکیفی ،روکوسنی،رومیزی،روکرسی،بقچه،سوزنی، پرده، سجاده،روکفش، روتختی،ملحفه،کیسههای پول،جای شانه،جای مسواک،جای قلم دان،جا جورابی،مچ پیچ،سمبوسه،کمربندها،روجعبهای و غیره استفاده میشود.از مراکز ابریشم دوزی میتوان به:اصفهان،یزد،کاشان،بندرعباس،کرمان،زنجان،سیستانوبلوچستان،تهران،قزوین،تبریز،شوش،شوشتر،ارومیه،سنندج،
مهاباد،رشت،گرگان و غیره اشاره کرد.
خامه دوزی
وجه تسمیه:
خامه به معنای:قلم و کلک (برهان قاطع و فرهنگ جهانگیری)و ابریشم،نخ کم تاب از ناظم الاطباء و خامه دوزی نیز در لغت نامۀ دهخدا چنین توصیف شده است:گلدوزی کردن روی پارچه با خامه(ابریشم نتابیده)را بنابراین خامه به معنای ابریشم و دوختن فعل باشد.جمع آن نشان دهندۀ نوعی از هنر سنتی با ارزش است.
پس خامه دوزی یا خام دوزی که با نخ ابریشم خام (نتابیده)انجام میشود و به همین دلیل هم به این نام شهرت یافته صرفنظر از شیوۀ تولید بی شباهت به سوزن دوزی بلوچ نیست .با این تفاوت که در آن فقط از نخ ابریشم یک رنگ که معمولاً سفید است استفاده به عمل میآید.
قدمت خامه دوزی ،همزمان با قدمت ابریشم دوزی میباشد و این دوخت در طول گذشت زمان تحولات شگرفی را پشت سر گذاشته است .
خامه دوزی در حال حاضر فقط در روستاهای زابل به حد کامل رواج دارد و نقوش آن بیشتر متشکل از خطوط منحنی گردان است و به منظور تزئین جانماز، سجاده،پیش سینه لباس،سمبوسه،عرقچین،جلیقه،رومیزی،روتختی،سفره ،روکوسنی و غیره از آن استفاده میشود.
سوزن دوزیهای لباس ارامنه اصفهان:
اقلیتهای ارامنه که امروزه در سراسر مناطق ایران به کوشش و کار مشغولند اکثراً از طریق جلفای اصفهان رسیده و به اطراف پخش شده اند. اینان اقلیتی فعال و پیشرو میباشند و خود را با زندگی معمول روز وفق میدهند. پوشاک بانوان ارامنی بر حسب آنچه تحقیق نشان داده و در موزه مردم شناسی نیز موجود است شامل : کلاه و عرقچین، چانه پوش، روسری، رو سینهای، پیراهن زیر، پیراهن رو، روپوش یا قبا و شلوار است .
عرقچین که اقلب دختران آن را بکار میبرند از پارچه تهیه میشود. روی قسمت بالا را با پارچه گرد بریده میپوشانند. پارچه عرقچین از مخمل و پارچههای زربفت است، تزئین آن در قسمت پائین و جلو به صورت نوار دوزی است ( نوار دوزی دوخت نوارهای آماده الوان بر روی پارچههای مختلف است .)
روسری: روسری پارچه سفید و چهارگوش است که وسعت آن حدود دو متر میباشد و معمولاً روی آن را با نخهای زری نقش بندی میکنند (زری دوزی )، طرح روسری بانوان ارمنی بته جقه در گوشهها و حاشیهای در دور است و گل یا ترنجی در وسط ،مرکزیت روسری را حفظ کرده و نمایان است .
رو سینه ای: از پارچهای ظریف و رنگین است که حاشیه دوزی شده، طول آن در حدود سه متر و نیم و عرض آن حدود 90 سانتی متر است که در دور آویز ریشه دارد .
پیراهن رو: پیراهن از پارچههای رنگین و زیبا انتخاب میشود و با نواردوزی و زردوزی تزئین میگردد .
شلوار بانوان ارامنه: شلواری است شبیه شلوار بانوان بندری، با کمر لیفهای و دمپای تنگ بدون لیفه که نوار دوزی شده است .
شماره دوزی :
شماره دوزی که در ایران سابقه بسیار طولانی دارد نوعی رودوزی است که طوری آن نقوش مورد نظر بر مبنای شمارش تارو پود بر روی پارچه دوخته میشود. به این ترتیب که برای زدن هر یقه از تارو پود ( گاه یک تار و یک پود و گاه چند تار و چند پود ) را در نظر میگیرند .
به دلیل دشوار بودن شمارش تعداد تار و پود پارچههای ظریف بافت، بعضی از دست اندرکاران برای ایجاد سهولت در امر شمارش نخهای تارو پود از پارچههای درشت بافت که تار و پود آنها از یکدیگر فاصله دارند و قابل نخ کش شدن هستند ( مثلاً تور شماره دوزی ) استفاده میکنند. در صورت مصرف پارچه درشت بافت بهتر است از شش لا نخ و در صورت مصرف پارچه ظریف از 2 تا 3 لانخ ابریشمی استفاده به عمل آید. نوع دوخت در این نوع رو دوزی در سر تا سر کار یکسان است ولی بخیهها به اشکال گوناگونی بر روی سطح پارچه ظاهر میشوند .
منابع: گالری لیلیت – بیتوته – ویکی پدیا